کمک به نرگس اشتری | Help Narges K Ashtari

وبلاگی برای جمع آوری محتوای مربوط به نرگس اشتری و کمپین کمک به او

کمک به نرگس اشتری | Help Narges K Ashtari

وبلاگی برای جمع آوری محتوای مربوط به نرگس اشتری و کمپین کمک به او

کمک به نرگس اشتری | Help Narges K Ashtari

وبلاگی برای جمع آوری محتوای مربوط به نرگس اشتری و کمپین کمک به او.

بایگانی

این صفحه صرفا حاوی محتوای ارسال شده در کانال تلگرام کمک به نرگس است و جهت ذخیره بهتر و مرتب تر اتفاقات ایجاد شده و تا زمانی که در توان این جانب باشد بروز خواهد شد! بخش متنی دو قسمتی (مانند 04.10.16 ) تاریخ نوشته میباشد که میتوانید از طریق سایت ساعت رسمی ایران به تاریخ شمسی تبدیل کنید.







Help Narges, [17.09.16 18:00]
https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

Help Narges, [17.09.16 18:08]
✅با امضای این پتیشن به من، نرگس اشتری، کمک کنید:
 Help Narges:
https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

⚖ @helpnarges

Help Narges, [17.09.16 18:30]
✅برای آشنایی با نرگس کلباسی اشتری این نوشته را بخوانید:
👇👇👇
http://prishanfoundation.org/2014/04/%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%B1%DA%AF%D8%B3-%DA%A9%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3-%D9%88-%D9%85%D8%AF/

Help Narges, [17.09.16 23:02]
✅رنجنامه نرگس کلباسی اشتری، دختر جوان ایرانی که 5 سال در هندوستان به کودکان و افراد فقیر و بی خانمان کمک کرده است: (ترجمه شده از متن انگلیسی)
 🔸🔸🔸🔸🔸
✔️ به مقامات ایالت اودیسای هندوستان:

در سال 2011 به عنوان یک دختر 23 ساله انگلیسی -ایرانی-، زندگی در غرب را برای حمایت از کودکان آسیب دیده ی هندی رها کردم. از دست دادن پدر و مادرم در سنین کودکی، بهانه ای شد تا زندگی خود را وقف کودکان یتیم و بی خانمان کنم به این امید که برای آنها خانواده ای شوم و آنها را در دستیابی به آینده ای درخشانتر یاری رسانم.
تصمیم داشتم اودیسا را خانه ی خود کنم و دو سرپناه برای کودکان در منطقه رایاگادا ساختم. این خانه ها با سخاوت حامیان خارجی ساخته شد و در نهایت یکی از آنها مکانی برای کودکانی با مشکلات بینایی شد. اگرچه از این دستاوردهایی که در چند سال گذشته در اودیسا داشته ام خرسندم، با این حال مورد بی رحمانه ترین نوع از سواستفاده توسط عده ای صاحب قدرت و نفوذ در این ایالت قرار گرفته و اکنون در حال جنگیدن برای به دست آوردن حقوق از دست رفته ی خود هستم.
در سال 2013 بعد از دو سال کار کردن در کنار یک ان جی اوی محلی به نام اسیست، متوجه شدم که این گروه در حال شیادی و سواستفاده از من هستند. در پشت فعالیت های خیرخواهانه مخفی شده و از مردمی که مرا دوست داشتند اخاذی میکردند. اولین خانه ای که برای کودکان بنا کردم را به واسطه ی اسناد جعلی و وعده های دروغین از من گرفتند. زمانی که در حال گرفتن خانه ی دوم بودند (خانه ای برای کودکان با مشکل بینایی) به شدت مقابله کردم. به پلیس رایاگادا شکایت کرده و در پی آن، زن و شوهر گروه اسیست یه زندان افتادند. در آن زمان خیال میکردم عدالت در حق مورد من بر قرار شده است، اما اشتباه میکردم.
با توجه به فشارهای بین المللی از طریق دادخواستی که من منتشر کرده بودم، آن دو نتوانستند به قرار وثیقه آزاد شوند، اما در نهایت وکلای آنها دادگاه عالی اودیسا را ترغیب کردند که موکلینشان آزاد شوند. آن زن یک کودک یتیم را در تمام مدت سه ماه محکومیتش به عنوان فرزندش و به بهانه ی شیر دادن به او با خود به زندان برد تا بتواند عواطف عمومی را متوجه خود کرده و تبرئه شود. هیچ اقدامی در جهت اثبات اینکه این کودک از آن او هست یا نیست صورت نگرفت، هیچ تست دی ان ای انجام نشد و کاری از دست من ساخته نبود. میزان تاثیری که این افراد تا امروز در این منطقه داشته اند مشمئز کننده است و تنها بیگناهانند که مجازات میشوند. 
و حالا از روزی که آزاد شده اند، زندگی مرا به جهنمی تبدیل کرده اند. آنها به رایاگادا بازگشته اند به هر آنچه از من گرفتند. و حالا به زندگی خود بدون کمترین عقوبتی ادامه میدهند. من آنها را میبینم و آنها نه تنها زندگی من بلکه زندگی مردمی از رایاگادا که به من کمک کرده اند که از کودکان حفاظت کنم را نیز تهدید میکنند.
🔹ادامه در متن دوم👇

Help Narges, [17.09.16 23:03]
🔹ادامه از متن اول 👆:
آنها نه تنها بیان میکنند که هرآنچه من گفته ام دروغ بوده و از این طریق آبروی مرا خدشه دار میکنند، بلکه با ساختن داستان های دهشتناک سعی در محکوم کردن من به زندان داشته و تلاش میکنند ویزای هند مرا ابطال کنند. آنها از هر روشی برای ساکت کردن من استفاده میکنند. در مورد من و فعالیت های من در روزنامه های داخلی اخبار دروغ منتشر میکنند، خبرنگاران و سایر افراد سودجو را برای ارعاب به خانه من میفرستند. آنها مردم را از طبقات مختلف جامعه بر علیه من تحریک میکنند و بسیاری از مقامات با اینکه از اصل داستان آگاهند از بیم اینکه مقام و شغلشان را از دست بدهند هیچ اقدامی نمیکنند. متعاقبا کسانی که در رایاگادا به من کمک کرده اند نیز هدف قرار گرفته اند. به عنوان مثال دو تن از کارکنان ما.
در حال حاضر زهرآگین ترین تهمت آنها اتهام به قتل است. این تهمت ریشه از اتفاقی گرفته که در نوامبر سال 2014 افتاد. یک زوج که با من در مرکز متعلق به کودکان با مشکلات بینایی همکاری میکردند من و بچه ها در یک پیک نیک همراهی کردند. این زوج دو کودک خود را نیز همراه آورده بودند. آن روز فرزند برزگتر در رودخانه افتاد و هرگز پیدا نشد. یک ماه بعد از این اتفاق گروه اسیست با نزدیک شدن به این والدین داغدار آنها را ترغیب کرد که مرا به مرگ کودکشان متهم کنند. و به امید دریافت خسارت هنگفت از من گزارش خود را از گم شدن به قتل تغییر دادند. در نهایت شکایتی بر علیه من تنظیم و طیق قانون مجازات هند من متهم شدم.
من ویران و شوکه شده به خودم دلداری میدادم که با توجه به عدم وجود مدرک بر علیه من، حکمی صادر نخواهد شد. با این حال با وجودی که پلیس رایاگادا اعلام کرد میداند چه کسانی پشت این داستان هستند، هیچ تلاشی برای متوقف کردن این ماجرا نکرد. اگرچه من به زندان فرستاده نشدم و به قید وثیقه آزاد هستم، اما نام و آبروی من خدشه دار شده و آینده و کارم با کودکان نامشخص است.
من به پلیس ایمان داشتم و گمان میکردم همه این اتفاقات پایان خواهد گرفت، اما نگرفت.
اگرچه در نهایت پلیس تسلیم شد، اما بیان کرد که توسط گروه های حامی قبائل تحت فشار هستند و پدر و مادر آن کودک گم شده از گروه قبائل بوده اند. به من گفته شد که خارج از دادگاه با ان جی او ها وارد مذاکره شوم. آنها گفتند اگر رشوه ای که از من خواسته اند را بدهم، همه چیز حل خواهد شد، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما من نپذیرفتم چون بیگناه بودم، نپدیرفتم چون میخواستم کار درست را انجام بدهم، و حالا هنوز بعد از دو سال من گرفتار پیامد های درستگاری ام هستم.
اسیست به طور مداوم در حال ترغیب کردن مردم فقیر است تا برای پول من را مورد هدف و حمله قرار دهند. اسیست وکلای سطح عالی برای مردم فقیر میگیرند تا به آنها یاد دهد چگونه از طریق روش های قانونی بر علیه من اقدام کنند. اگر نگوییم همه این مردم، اما بیشتر آنها بی سواد هستند و به راحتی مورد استفاده واقع میشوند و من به شخصه آنها را نکوهش نمیکنم. اینها روشهای محاسبه شده برای حمله به من است و اگرچه مدارک کاملا روشن هستند به نظر میرسد کسی در این استان قصد متوقف کردن آنها را ندارد.
مدام به من گفته میشود که سکوت کنم و مطمین باشم که اتفاقی نمی افتد، اما چگونه میتوانم ساکت باشم در حالی که به قتل متهم شده ام؟ چگونه میتوانم سکوت کنم در حالی که هروز من و کودکانم مورد آزارو اذیت واقع میشویم؟ چگونه میتوانم سکوت کنم مادامی که ویزای من حالا بعد از یک سال فشار تمدید شده است؟ من یک سال اجازه خروج از کشور را نداشته ام و احساس میکردم که در زندانی هستم. من احسای میکنم سالها در زندان بوده ام و به واقع کاری از من ساخته نیست.
کودکانی که سالها در کنار آنها زندگی کرده ام دیگر اجازه دیدن مرا نخواهند داشت و خانه ای که برای کودکان ساخته بودم را دیگر نمیتوانم ببینم.
آنچه در این استان در حال اتفاق افتادن است نقض مطلق عدالت است. چند کلیسا و عده ای از وکلای قوی ایالت اودیسا پشتیبان آن دولتمردانی هستند که میترسند در مقابل این این ان جی او و لشکر قبیله ای آنها بایستند. حتی کمیسیون حقوق بشر و وزارت امور قبیله ای نیز همسو با این جریان هستند. پس من چه شانسی خواهم داشت؟ دوباره و دوباره من باید مقابل گروه های مستقل اینچنینی بنشینم. بارها و بارها دوباره باید احساس کنم که یک قاتل هستم در حالی که آنها به راحتی راه میروند و زندگی را همچون گذشته بدون عواقب کارهایشان سپری میکنند. در سال 2014  من ان جی اوی خود با نام بنیاد پریشان را به امید برگردان دارایی های معنوی دزدیده شده ام راه اندازی کردم اما هنوز چیزی به دست نیاورده ام.
🔹ادامه در متن سوم👇

Help Narges, [17.09.16 23:11]
🔸ادامه از متن دوم👆:
من به عنوان یک زن خارجی از شما میپرسم، چرا باید غرب را رها کنم و به یکی از فقیر ترین ایالات هند بیایم اگر هدف من چیزی جز کمک به کودکان بوده است؟ من از شما تقاضا دارم که بفهمید چرا من حتی بعد از اینکه مورد خیانت و شیادی قرار گرفتم اینجا را ترک نکردم اگر هدفی جز کمک به کودکان داشتم؟ از تمام مکانهای راحتی که میتوانستم در آنها زندگی کنم گذشتم، و من رایاگادا را انتخاب کردم تا در کنار کودکانی که عاشقشان هشتم زندگی کنم. من انتخاب کردم که در تنهایی و در فقر با این کودکان ارزشمند که تمام روح و قلب و جسم مرا در 6 سال گذشته تسخیر کرده اند زندگی کنم.
من نه تنها روحی که از لحاظ جسم هم به بدترین شکل ممکن مورد خشونت واقع شده ام.
و حالا من صبر میکنم. در جهنمی از ترس و فساد صبر میکنم. به خاطر اتهاماتی که بر علیه من است هر حرکت من در هند مورد بررسی قرار میگیرد و اگرچه من ویزای قانونی کشور هند را دارم، به من گفته شده است که خروج من از این کشور ساده نخواهد بود چرا که من با قید وثیقه آزاد هستم. بدون هیچ انگیزه، دلیل و مدرک، من گناهکار شناخته میشوم. من با تمام این اتفاقاتی که به وضوح حقیقت ندارند مقابله میکنم. هروز مورد آزار و اذیت واقع میشوم، هروز زندگی ام تهدید میشود هروز مورد سو استفاده قرار میگیرم اما چیزی از عدالت نصیبم نمیشود.
هروز منتظر کسی هستم، هر کس که برای قدم برداشتن به سمت حقیقت و عدالت با من همراه شود. دو سال گذشته است و من همچنان هیچ پشتیبانی ندارم. من هنوز حتی یک نفر را در دولت ندارم که داستان مرا بشنود. و حالا، من از شما، به عنوان وزیر ارشد برای برقراری عدالت تقاضا دارم. برای من، برای هندوستان و برای کودکانش. به این کودکان نشان دهید که عدالت بر هرچیز ارجح است. به آنها نشان دهید که خوبی پیروز است و شیطان به سزای اعمالش میرسد. به آنها نشان دهید که لازم نیست ضعف از قدرت هراسی داشته باشد. لطفا به آنها نشان دهید که قوانین از بیگناهان دفاع میکند و لطفا به من اجازه دهید که شما را ببینم و هزاران مدرک که برای حمایت از تک تک ادعاهای خود دارم را به شما نشان دهم. من از شما تقاضا دارم آن همراهی باشید که من به شدت به او نیازمندم.
🔹پایان
❌❌❌❌
برای همراهی با من لطفا این پتیشن را امضا کنید:
 https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

Help Narges, [21.09.16 17:30]
✅برای آشنایی با نرگس کلباسی اشتری این نوشته را بخوانید:
👇👇👇
http://prishanfoundation.org/2014/04/%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%B1%DA%AF%D8%B3-%DA%A9%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%B3-%D9%88-%D9%85%D8%AF/


Help Narges, [21.09.16 17:33]
[ Photo ]


Help Narges, [21.09.16 17:35]
[Forwarded from Help Narges]
✅رنجنامه نرگس کلباسی اشتری، دختر جوان ایرانی که 5 سال در هندوستان به کودکان و افراد فقیر و بی خانمان کمک کرده است: (ترجمه شده از متن انگلیسی)
 🔸🔸🔸🔸🔸
✔️ به مقامات ایالت اودیسای هندوستان:

در سال 2011 به عنوان یک دختر 23 ساله انگلیسی -ایرانی-، زندگی در غرب را برای حمایت از کودکان آسیب دیده ی هندی رها کردم. از دست دادن پدر و مادرم در سنین کودکی، بهانه ای شد تا زندگی خود را وقف کودکان یتیم و بی خانمان کنم به این امید که برای آنها خانواده ای شوم و آنها را در دستیابی به آینده ای درخشانتر یاری رسانم.
تصمیم داشتم اودیسا را خانه ی خود کنم و دو سرپناه برای کودکان در منطقه رایاگادا ساختم. این خانه ها با سخاوت حامیان خارجی ساخته شد و در نهایت یکی از آنها مکانی برای کودکانی با مشکلات بینایی شد. اگرچه از این دستاوردهایی که در چند سال گذشته در اودیسا داشته ام خرسندم، با این حال مورد بی رحمانه ترین نوع از سواستفاده توسط عده ای صاحب قدرت و نفوذ در این ایالت قرار گرفته و اکنون در حال جنگیدن برای به دست آوردن حقوق از دست رفته ی خود هستم.
در سال 2013 بعد از دو سال کار کردن در کنار یک ان جی اوی محلی به نام اسیست، متوجه شدم که این گروه در حال شیادی و سواستفاده از من هستند. در پشت فعالیت های خیرخواهانه مخفی شده و از مردمی که مرا دوست داشتند اخاذی میکردند. اولین خانه ای که برای کودکان بنا کردم را به واسطه ی اسناد جعلی و وعده های دروغین از من گرفتند. زمانی که در حال گرفتن خانه ی دوم بودند (خانه ای برای کودکان با مشکل بینایی) به شدت مقابله کردم. به پلیس رایاگادا شکایت کرده و در پی آن، زن و شوهر گروه اسیست یه زندان افتادند. در آن زمان خیال میکردم عدالت در حق مورد من بر قرار شده است، اما اشتباه میکردم.
با توجه به فشارهای بین المللی از طریق دادخواستی که من منتشر کرده بودم، آن دو نتوانستند به قرار وثیقه آزاد شوند، اما در نهایت وکلای آنها دادگاه عالی اودیسا را ترغیب کردند که موکلینشان آزاد شوند. آن زن یک کودک یتیم را در تمام مدت سه ماه محکومیتش به عنوان فرزندش و به بهانه ی شیر دادن به او با خود به زندان برد تا بتواند عواطف عمومی را متوجه خود کرده و تبرئه شود. هیچ اقدامی در جهت اثبات اینکه این کودک از آن او هست یا نیست صورت نگرفت، هیچ تست دی ان ای انجام نشد و کاری از دست من ساخته نبود. میزان تاثیری که این افراد تا امروز در این منطقه داشته اند مشمئز کننده است و تنها بیگناهانند که مجازات میشوند. 
و حالا از روزی که آزاد شده اند، زندگی مرا به جهنمی تبدیل کرده اند. آنها به رایاگادا بازگشته اند به هر آنچه از من گرفتند. و حالا به زندگی خود بدون کمترین عقوبتی ادامه میدهند. من آنها را میبینم و آنها نه تنها زندگی من بلکه زندگی مردمی از رایاگادا که به من کمک کرده اند که از کودکان حفاظت کنم را نیز تهدید میکنند.
🔹ادامه در متن دوم👇

Help Narges, [21.09.16 17:35]
[Forwarded from Help Narges]
🔹ادامه از متن اول 👆:
آنها نه تنها بیان میکنند که هرآنچه من گفته ام دروغ بوده و از این طریق آبروی مرا خدشه دار میکنند، بلکه با ساختن داستان های دهشتناک سعی در محکوم کردن من به زندان داشته و تلاش میکنند ویزای هند مرا ابطال کنند. آنها از هر روشی برای ساکت کردن من استفاده میکنند. در مورد من و فعالیت های من در روزنامه های داخلی اخبار دروغ منتشر میکنند، خبرنگاران و سایر افراد سودجو را برای ارعاب به خانه من میفرستند. آنها مردم را از طبقات مختلف جامعه بر علیه من تحریک میکنند و بسیاری از مقامات با اینکه از اصل داستان آگاهند از بیم اینکه مقام و شغلشان را از دست بدهند هیچ اقدامی نمیکنند. متعاقبا کسانی که در رایاگادا به من کمک کرده اند نیز هدف قرار گرفته اند. به عنوان مثال دو تن از کارکنان ما.
در حال حاضر زهرآگین ترین تهمت آنها اتهام به قتل است. این تهمت ریشه از اتفاقی گرفته که در نوامبر سال 2014 افتاد. یک زوج که با من در مرکز متعلق به کودکان با مشکلات بینایی همکاری میکردند من و بچه ها در یک پیک نیک همراهی کردند. این زوج دو کودک خود را نیز همراه آورده بودند. آن روز فرزند برزگتر در رودخانه افتاد و هرگز پیدا نشد. یک ماه بعد از این اتفاق گروه اسیست با نزدیک شدن به این والدین داغدار آنها را ترغیب کرد که مرا به مرگ کودکشان متهم کنند. و به امید دریافت خسارت هنگفت از من گزارش خود را از گم شدن به قتل تغییر دادند. در نهایت شکایتی بر علیه من تنظیم و طیق قانون مجازات هند من متهم شدم.
من ویران و شوکه شده به خودم دلداری میدادم که با توجه به عدم وجود مدرک بر علیه من، حکمی صادر نخواهد شد. با این حال با وجودی که پلیس رایاگادا اعلام کرد میداند چه کسانی پشت این داستان هستند، هیچ تلاشی برای متوقف کردن این ماجرا نکرد. اگرچه من به زندان فرستاده نشدم و به قید وثیقه آزاد هستم، اما نام و آبروی من خدشه دار شده و آینده و کارم با کودکان نامشخص است.
من به پلیس ایمان داشتم و گمان میکردم همه این اتفاقات پایان خواهد گرفت، اما نگرفت.
اگرچه در نهایت پلیس تسلیم شد، اما بیان کرد که توسط گروه های حامی قبائل تحت فشار هستند و پدر و مادر آن کودک گم شده از گروه قبائل بوده اند. به من گفته شد که خارج از دادگاه با ان جی او ها وارد مذاکره شوم. آنها گفتند اگر رشوه ای که از من خواسته اند را بدهم، همه چیز حل خواهد شد، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما من نپذیرفتم چون بیگناه بودم، نپدیرفتم چون میخواستم کار درست را انجام بدهم، و حالا هنوز بعد از دو سال من گرفتار پیامد های درستگاری ام هستم.
اسیست به طور مداوم در حال ترغیب کردن مردم فقیر است تا برای پول من را مورد هدف و حمله قرار دهند. اسیست وکلای سطح عالی برای مردم فقیر میگیرند تا به آنها یاد دهد چگونه از طریق روش های قانونی بر علیه من اقدام کنند. اگر نگوییم همه این مردم، اما بیشتر آنها بی سواد هستند و به راحتی مورد استفاده واقع میشوند و من به شخصه آنها را نکوهش نمیکنم. اینها روشهای محاسبه شده برای حمله به من است و اگرچه مدارک کاملا روشن هستند به نظر میرسد کسی در این استان قصد متوقف کردن آنها را ندارد.
مدام به من گفته میشود که سکوت کنم و مطمین باشم که اتفاقی نمی افتد، اما چگونه میتوانم ساکت باشم در حالی که به قتل متهم شده ام؟ چگونه میتوانم سکوت کنم در حالی که هروز من و کودکانم مورد آزارو اذیت واقع میشویم؟ چگونه میتوانم سکوت کنم مادامی که ویزای من حالا بعد از یک سال فشار تمدید شده است؟ من یک سال اجازه خروج از کشور را نداشته ام و احساس میکردم که در زندانی هستم. من احسای میکنم سالها در زندان بوده ام و به واقع کاری از من ساخته نیست.
کودکانی که سالها در کنار آنها زندگی کرده ام دیگر اجازه دیدن مرا نخواهند داشت و خانه ای که برای کودکان ساخته بودم را دیگر نمیتوانم ببینم.
آنچه در این استان در حال اتفاق افتادن است نقض مطلق عدالت است. چند کلیسا و عده ای از وکلای قوی ایالت اودیسا پشتیبان آن دولتمردانی هستند که میترسند در مقابل این این ان جی او و لشکر قبیله ای آنها بایستند. حتی کمیسیون حقوق بشر و وزارت امور قبیله ای نیز همسو با این جریان هستند. پس من چه شانسی خواهم داشت؟ دوباره و دوباره من باید مقابل گروه های مستقل اینچنینی بنشینم. بارها و بارها دوباره باید احساس کنم که یک قاتل هستم در حالی که آنها به راحتی راه میروند و زندگی را همچون گذشته بدون عواقب کارهایشان سپری میکنند. در سال 2014  من ان جی اوی خود با نام بنیاد پریشان را به امید برگردان دارایی های معنوی دزدیده شده ام راه اندازی کردم اما هنوز چیزی به دست نیاورده ام.
🔹ادامه در متن سوم👇

Help Narges, [21.09.16 17:36]
[Forwarded from Help Narges]
🔸ادامه از متن دوم👆:
من به عنوان یک زن خارجی از شما میپرسم، چرا باید غرب را رها کنم و به یکی از فقیر ترین ایالات هند بیایم اگر هدف من چیزی جز کمک به کودکان بوده است؟ من از شما تقاضا دارم که بفهمید چرا من حتی بعد از اینکه مورد خیانت و شیادی قرار گرفتم اینجا را ترک نکردم اگر هدفی جز کمک به کودکان داشتم؟ از تمام مکانهای راحتی که میتوانستم در آنها زندگی کنم گذشتم، و من رایاگادا را انتخاب کردم تا در کنار کودکانی که عاشقشان هشتم زندگی کنم. من انتخاب کردم که در تنهایی و در فقر با این کودکان ارزشمند که تمام روح و قلب و جسم مرا در 6 سال گذشته تسخیر کرده اند زندگی کنم.
من نه تنها روحی که از لحاظ جسم هم به بدترین شکل ممکن مورد خشونت واقع شده ام.
و حالا من صبر میکنم. در جهنمی از ترس و فساد صبر میکنم. به خاطر اتهاماتی که بر علیه من است هر حرکت من در هند مورد بررسی قرار میگیرد و اگرچه من ویزای قانونی کشور هند را دارم، به من گفته شده است که خروج من از این کشور ساده نخواهد بود چرا که من با قید وثیقه آزاد هستم. بدون هیچ انگیزه، دلیل و مدرک، من گناهکار شناخته میشوم. من با تمام این اتفاقاتی که به وضوح حقیقت ندارند مقابله میکنم. هروز مورد آزار و اذیت واقع میشوم، هروز زندگی ام تهدید میشود هروز مورد سو استفاده قرار میگیرم اما چیزی از عدالت نصیبم نمیشود.
هروز منتظر کسی هستم، هر کس که برای قدم برداشتن به سمت حقیقت و عدالت با من همراه شود. دو سال گذشته است و من همچنان هیچ پشتیبانی ندارم. من هنوز حتی یک نفر را در دولت ندارم که داستان مرا بشنود. و حالا، من از شما، به عنوان وزیر ارشد برای برقراری عدالت تقاضا دارم. برای من، برای هندوستان و برای کودکانش. به این کودکان نشان دهید که عدالت بر هرچیز ارجح است. به آنها نشان دهید که خوبی پیروز است و شیطان به سزای اعمالش میرسد. به آنها نشان دهید که لازم نیست ضعف از قدرت هراسی داشته باشد. لطفا به آنها نشان دهید که قوانین از بیگناهان دفاع میکند و لطفا به من اجازه دهید که شما را ببینم و هزاران مدرک که برای حمایت از تک تک ادعاهای خود دارم را به شما نشان دهم. من از شما تقاضا دارم آن همراهی باشید که من به شدت به او نیازمندم.
🔹پایان
❌❌❌❌
برای همراهی با من لطفا این پتیشن را امضا کنید:
 https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

Help Narges, [21.09.16 18:14]
✅من نرگس اشتری، دختر 29 ساله متولد اصفهان که از حدود 6 سال پیش در هندوستان کار داوطلبانه برای کمک به فقرا و کودکان بی سرپرست و بویژه کودکان نابینا کرده ام به دلیل کارشکنی ها و فساد اداری دچار مشکل شده ام.
عده ای تلاش می کنند با سنگ اندازی مانع از ادامه بنیاد خیریه تحت سرپرستی من در شهر رایاگادا شوند تا از این طریق بتوانند کمک های بین المللی را برای خود مصادره کنند.
مشروح داستان زندگی من را در کانال @helpnarges بخوانید و با پر کردن پتیشنی که در پایین آمده مرا در راه احقاق حقم یاری کنید.
✅در کانال @helpnarges می توانید متن ترجمه شده درخواست من و همچنین مطالبی در خصوص فعالیتهای بنیاد پریشان (بنیاد خیریه تحت مدیریت من) را بخوانید.
🙏 باز نشر این پست کمک بزرگی برای من خواهد بود.

 https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

⚖⚖⚖⚖⚖

Help Narges, [23.09.16 01:43]
[ Video file ]


Help Narges, [02.10.16 21:33]
[Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی]
برای حضرت نرگس
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
(محسن رنانی)

حاج آقا فخرالدین کلباسی روحانی  جلیل القدر، خوش بیان، شیک پوش و خوش فکری که خیلی هم به جَدّ مادری من (معروف به «آقا آمَنَ الّرسول») ارادت داشت، معلم دینی ما در «دبیرستان نمونه» اصفهان بود. آخوندی بود که از مصاحبتش سیر نمی شدی.
بعدها من با پسرش دکتر حسن کلباسی در دانشگاه اصفهان همکار شدم. دکتر کلباسی که پس از فوت پدرش بر اساس سنت خانوادگی، بالاجبار معمم شده بود وقتی برای تحصیل دکتری اقتصاد به انگلستان رفت همسرش را در یک بیماری از دست داد. بعد از پایان تحصیل هم که به ایران برگشت عبا و عمامه در آورد و شد مثل همه‌‌ی آدم‌هایی که «معمولی بودن» را یک ارزش می‌دانند نه «متمایز بودن» را. خیلی از داشتن «کِسوت» و زیر بار «تَکلّف»‌ ماندن پرهیز داشت. می‌گفت «کسوت»‌ و «تکلف»، روح را زمین‌ گیر می‌کند.
 بعد هم  برای مدتی مدیر گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان شد. در همان روزهایی که مدیر گروه بود یک روز دیدم عصبانی و مضطرب است. پرسیدم چرا؟ گفت چند روز است دخترم، نرگس، که برای کنکور درس می خواند در خانه دائما می‌رود سر کمد لباسش و به چیزی نگاه می کند و بعد دوباره به سر درسش بر می گردد. وقتی تحقیق کردم معلوم شد معلم دینی شان یک حِرز (دعایی که در کاغذ می‌پیچند و جایی آویزان می‌کنند برای دفع خطر و بلا) را به او داده و گفته که اگر در هر روز فلان تعداد بار به این حِرز نگاه کنی حتما در کنکور قبول می شوی. دکتر حرص می خورد و می گفت من معتقدم یک سیاستی در پشت پرده، عامدانه می کوشد بچه های ما را خرافاتی بار بیاورد تا راحت‌تر بتواند بر آنان حکمروایی کند.
یکی دو سال بعد از مرگِ همسرش، دکتر کلباسی هم گرفتار بیماری سختی شد (سرطان معده) و ظرف مدت کوتاهی پرواز کرد. من نرگس را تنها یک بار آن هم در مراسم ترحیم پدرش دیدم، اما روزهایی که دکتر هنوز بیمار نشده بود، دائم از نرگس، برای ما می گفت.
بعد از مرگ دکتر کلباسی دخترش به خارج برگشت و ما دیگر برای سالها از او بی خبر بودیم. اما پس از سالها، خبر او را از هند گرفتیم. معلوم شد که چند سال است موسسه‌ای را برای حمایت از کودکان نابینا در یکی از ایالت های هند تاسیس کرده است. او برای سفر به هند موهایش را به حراج می گذارد و با پولی که از حراج موهایش به دست می آورد به هند می رود و موسسه ای را برای کودکان نابینا تاسیس می کند. اکنون موسسه او در کل هند شناخته شده است و حتی در خارج از هند نیز.
امروز به طور تصادفی و از طریق شبکه های مجازی متوجه شدم که او در مسیر فعالیت‌هایش به دام فساد نظام اداری و فریبکاری برخی گروههای باجگیر هندی گرفتار شده و به مشکلات بزرگی برخورده است. او اکنون با نگارش نامه ای به مقامات ایالت اودیسای هند، از آنان دادخواهی کرده است. او همچنین با تاسیس یک کانال تلگرامی و با راه اندازی «طومار آنلاین» از همه یاری خواسته است تا بلکه سازمان‌های مربوطه صدای او را بشنوند و از او حمایت کنند.
شرح ماجرای خودش را در کانالی که راه اندازی کرده است بخوانید:

https://telegram.me/helpnarges

و در لینک زیر (یا لینکی که در کانال نرگس آمده است) نیز طومار آنلاین تظلم خواهی او را پر کنید تا صدایش شنیده شود:

https://goo.gl/8BzDRd

در کلیپ زیر نیز گوشه ای از فعالیت‌ های بشردوستانه او را ببینید:

https://telegram.me/helpnarges/17

از همه ایرانیان سراسر دنیا که می توانند او را به هر نوعی یاری کنند، بویژه از حقوقدانان، درخواست می کنم به یاری او بشتابند. از مقامات سفارت ایران در دهلی نیز درخواست می‌کنم او را دریابند و از هیچ کمکی به او دریغ نکنند. نرگس فرزند ماست؛ نرگس نماینده ماست،‌ نرگس انعکاس روح نیکخواهی بدون مرز ماست. او را تنها نگذاریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال تلگرامی محسن رنانی:
https://telegram.me/joinchat/CnaZwjxLWp3MaLHg4kYHHQ
.

Help Narges, [03.10.16 15:00]
[Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی]
.
سپاس نرگس و آزمون سرمایه اجتماعی ما
ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ

نرگس دیشب از طریق تلگرام مرا پیدا کرد و از این که یادداشت «برای حضرت نرگس» باعث شده بود ظرف یک روز مقامات سفارت ایران در هند با او تماس بگیرند و او را از حمایت خویش مطمئن کنند خیلی خوشحال بود. همچنین از صدها نفر هموطنانی که «طومار الکترونیک دادخواهی» نرگس را امضا کردند سپاسگزاری کرد. نرگس، دختری تنها از ایران، دختری که شش سال در تنهایی، بی خبری و سکوت، در میان کوهستانهای روستایی هندوستان برای کودکان نابینا مادری کرده است، باور نمی‌کرد که یکباره با موجی از همراهی و مساعدت هموطنان و مقامات کشورش روبه رو شود. نرگس گفت که دیشب از شوق، خیلی گریه کرده است.
خلاصه داستان اخیر نرگس این است که در یکی از گردش‌هایی که بچه های خیریه‌اش را همراه با والدینشان برده است، در یک حادثه یکی از بچه‌ها غرق می‌‌شود. اما پس از چند ماه والدین آن کودک بواسطه اغوای دیگران و به امید نوعی اخاذی با اتهام قتل، از نرگس شکایت می کنند. و آنگاه داستان گرفتاری نرگس آغاز می شود.
نرگس خیریه اش را در یکی از مناطق روستایی و بسیار فقیر هند تاسیس کرده است. مناطقی که بسیار سنتی و متعصب و قوم‌گرا هستند. نرگس در اوایل حتی برای این که به عنوان یک خارجی با مخالفت روستاییان برای تاسیس خیریه روبه‌رو نشود، مدتی خود را آفتاب سوخته کرده و به قیافه هندی درآورده است تا بتواند اجازه فعالیت در منطقه را بگیرد. دادگاههای مناطق روستایی هند نیز گونه‌ای از هیئت های محلی حل اختلاف، متشکل از معتمدین محلی هستند که شدیدا تحت تاثیر فشارهای محلی و قومی قرار می‌گیرند. این دادگاهها بسیار ابتدایی عمل می‌کنند و حتی برخی از آنها متهم را در دادگاه در یک حصار چوبی قرار می‌دهند. معمولا وکیلان هم که بومی هستند نیز به خاطر فشارهای محلی جرات دفاع قاطع از متهم را ندارند. اکنون نرگس، دختری تنها از ایران، دختری که وقتی در نوجوانی به فاصله ای اندک مادر و پدرش را از دست داد، تصمیم گرفت برای فقیرترین و درمانده ترین کودکان عالم مادری کند، در دستان مردمانی فقیر که آنها نیز از روی عسرت و تنگدستی به باج خواهی روی آورده اند، گرفتار آمده است. باید یاری‌اش کنیم. گرچه سفارت ایران قول داده است که از او حمایت کند اما چون دادگاه‌ او در پشت درهای بسته انجام می شود هر احتمالی را در مورد نتیجه دادگاه می‌توان داد. دادگاه نرگس چهار روز دیگر (هفتم اکتبر ۲۰۱۶) برگزار می شود اکنون باید همزمان چند کار انجام شود:

نخست برای نرگس یک گذرنامه ایرانی صادر شود که سفارت بتواند از او به عنوان یک شهروند ایرانی حمایت کند. برای این کار مسئولان وزارت خارجه قول مساعد داده اند و  کار در حال پیگیری است.

دوم این که مقامات سفارت ایران در هند بکوشند که تا پیش از دادگاه با مقامات ارشد منطقه (شهردار، یا رئیس پلیس یا قاضی ارشد منطقه) تماس بگیرند و به اطلاع آنها برسانند که پیگیر روند قضایی نرگس هستند و درخواست کنند که آن مقامات بر درستی روند قضایی پرونده نظارت کنند.

سوم این که دادگاه متوجه شود که دهها هزار نفر از سراسر دنیا با حساسیت پرونده نرگس و رفتار دادگاه را دنبال می کنند. این باعث می شود که اثر فشارهای محلی بر دادگاه کاهش یابد و دادگاه بکوشد فرایند دادرسی را مطابق ضوابط و با شفافیت بیشتر دنبال کند و مقامات محلی نیز به حساسیت پرونده پی ببرند و بر آن نظارت کنند. برای این منظور لازم است تا پیش از برگزاری دادگاه دستکم پنجاه هزار نفر «طومار الکترونیک دادخواهی» نرگس را امضا کنند. بنابراین سه روز فرصت داریم برای پنجاه هزار امضا.
پیشنهاد من این است که هر یک از ده هزار عضو این کانال که این متن را می بینند، هم خودشان فرم حمایت را امضا کنند و هم دستکم چهار نفر دیگر را متقاعد کنند و پیگیری کنند که آنان نیز فرم را امضا کنند. برای این کار لازم است به صفحه زیر بروید:

https://goo.gl/8BzDRd

و فرمی که در بالای سمت راست این صفحه تنظیم شده است را پر کنید (شامل نام، نام‌خانوادگی، ایمیل و شهر) و سپس دکمه قرمز رنگ (Sign) را فشار دهید (خانه توضحیات، که قبل از دکمه قرمز است می تواند پر نشود). ایرانیانی که خارج از کشور هستند نیز مشارکت کنند که تا تعداد امضاها از سایر کشورهای جهان نیز زیاد شود. ما سه روز وقت داریم و پنجاه هزار امضا. فکر می کنید چنین سرمایه اجتماعی‌ای در ایران باشد؟ فکر می کنید ایرانیان، به اندازه‌ای که آمادگی دارند تا در صفحات شخصی بازیکنان و بازیگرانی که دوستشان ندارند پیام‌های اهانت آمیز بگذارند، حاضرند دو دقیقه وقت بگذارند و از یک هموطن نیکوکار حمایت کنند؟ امیدوارم چنین باشد. تنها کافی است چهار روز صبر کنیم تا نتیجه آشکار شود. امید که سربلند شویم.

محسن رنانی – ۱۲ مهر ۱۳۹۵
ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ  ـ
www.renani.net
.

Help Narges, [03.10.16 16:16]
سلام هموطنان مهربانم

نمی دانم با چه زبانی از مهربانی و لطف شما عزیزان تشکر کنم. واقعا احساس می کنم دیگر تنها نیستم. خدا را شاکرم برای بودن شما. از همه شما که به شکلهای مختلف مرا در این روزهای سخت همراهی می کنید بی نهایت سپاسگزارم. عاشقانه دوستتان دارم❤️

نرگس کلباسی اشتری
دوازدهم مهر. رایاگادا, ادیسا, هندوستان

Help Narges, [04.10.16 15:48]
هموطنان مهربانم
سلام
به مدد لطف و حمایت های شما پیشرفت خیلی خوبی در کارهایم انجام شده. امروز سفیر محترم ایران در هندوستان با من تلفنی صحبت کردند و گفتند دولت جمهوری اسلامی از من حمایت خواهد کرد. همچنین جناب آقای نوریان, سرکنسول محترم کنسولگری ایران در حیدرآباد برای جلسه بعدی دادگاه به شهر رایاگادا خواهند آمد.
بی نهایت سپاسگزارم برای امضا کردن طومار اینترنتی و خواهش می کنم همچنان این طومار را به اشتراک بگذارید و صدای خواهر کوچک خودتان باشید.
دوستتان دارم و به وجودتان افتخار می کنم❤️
خدایا شکرت🙏

نرگس کلباسی اشتری
سیزدهم مهر. رایاگادا, ادیسا, هندوستان

https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

Help Narges, [04.10.16 19:59]
[ Photo ]
بدین رواق زبرجد نوشته اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند



Help Narges, [05.10.16 23:23]
سلام هموطنان و یاران مهربان

طبق معمول روزهای گذشته دوست دارم با شما از آنچه امروز رخ داد بگویم.
امروز صبح ایمیلی از یکی از مقامات سیاسی منطقه رایاگادا دریافت کردم. او گفت با توجه به پرونده حقوقی ایجاد شده برای من، قصد دارند خانه ای که برای کودکان نابینا تاسیس کرده ام را تعطیل کند. پیش از این آنها اولین خانه ای که برای کودکان ساخته بودم را به زور غصب کرده بودند و حالا تصمیم دارند که دومین خانه را هم به دلایلی بی اساس از من بگیرند.
من با صدای بلند بی عدالتی آنها را فریاد زدم و همه را از آنچه اینجا در حال وقوع است آگاه کردم و حالا آنها با آسیب رساندن به من سعی در خاموش کردن من دارند.
آنها می خواهند مرا با گرفتن آنچه که بیش از هرچیز در دنیا به آن عشق می ورزم، با گرفتن کودکان نابینایم، به سکوت وادارند.
حالا حتی وکیل خودم هم با ادبیات نادرستی با من و کارکنانم صحبت می کند. اینها همه شبیه به هم و دست در یک کاسه دارند.
من اینجا، در رایاگادا به هیچ کس اعتماد ندارم. آقای نوریان, سرکنسول محترم ایران در حیدرآباد فردا برای دیدن من به رایاگادا می آید. لحظه شماری می کنم برای آمدن ایشان. زمانی که ایشان را ببینم انگاردارم سرزمینم, ایران را دوباره می بینم، انگار که تک تک شما که در این مبارزه به من ملحق شده اید را خواهم دید.
برایم دعا کنید. بیش از هر زمانی نیازمند حمایت شما هستم.
عاشقانه دوستتان دارم❤️

نرگس کلباسی اشتری
چهاردهم مهر. رایاگادا, ادیسا, هندوستان


Help Narges, [06.10.16 09:29]
[ Photo ]

Help Narges, [06.10.16 19:46]
سلام هموطنان و همراهان خوبم

صبح امروز جناب آقای نوریان سرکنسول محترم ایران در شهر حیدرآباد به اتفاق یک خانم وکیل به شهر رایاگادا آمدند.

در بدو ورود مورد استقبال گرم مقامات پلیس منطقه قرار گرفتند. برایم جالب بود کسانی که سالهای اخیر زندگی مرا به جهنم تبدیل کرده بودند اینگونه در برابر آقای نوریان ابراز احترام می کردند. این نشانه خوبیست از اعتبار مقامات سیاسی کشورم ایران در کشور هندوستان.

خانم وکیل که از طرف سفارت جمهوری اسلامی ایران آمده بودند و آقای نوریان گفتگوی مفصلی با وکیل من داشتند و تاکید کردند این پرونده باید در مسیر عدالت و راستی پیش برود.

پس از آن به اتفاق برای دیدن کودکان نابینایم به موکونداپور رفتیم و ساعتی در کنار بچه ها بودیم.

فردا جلسه بعدی دادگاه است و این بار سرکنسول محترم ایران و خانم وکیل در کنارم هستند. فردا نخواهم ترسید. مسیر عدالت طولانیست اما ایمان دارم که راستی پیروز خواهد شد.

ممنونم که مرا تنها نگذاشتید. مرا از دعاهیتان بی نصیب نگذارید. دوستتان دارم❤️

نرگس کلباسی اشتری
پانزده مهر, رایاگادا, اودیسا, هندوستان


Help Narges, [06.10.16 20:50]
[Forwarded from ایرانیان جنوب هند]
[ Photo ]
تصویر بازدید امروز سرکنسول ایران در حیدرآباد از موسسه پِریشان و حمایت قضائی از نرگس کلباسی بنیانگذار این موسسه
https://telegram.me/iranianinsouthindia


Help Narges, [06.10.16 20:50]
[Forwarded from ایرانیان جنوب هند]
[ Photo ]
تصویر بازدید امروز سرکنسول ایران در حیدرآباد از موسسه پِریشان و حمایت قضائی از نرگس کلباسی بنیانگذار این موسسه با حضور وکلای  دادگستری
https://telegram.me/iranianinsouthindia


Help Narges, [06.10.16 21:31]
http://khaterateshab.mihanblog.com/post/997

Help Narges, [06.10.16 23:28]
[Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی]
.
آخرین گزارش از وضعیت نرگس
     ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ

در این چند روز اتفاقات دلپذیری افتاد که مرا به آینده «سرمایه اجتماعی» این دیار خوش بین کرد. یعنی دریافتم که هنوز «اگر بخواهیم» و اگر مشارکت کنیم و اگر عزم ملی کنیم می توانیم خیلی چالش‌ها را با سرعتی قابل توجه حل کنیم. موضوع «حاکمیت مجازی» که اخیرا در سخنرانی‌ای مطرح کرده ام امروز برایم محقق شدنی‌تر آمد.

(آن سخنرانی را می‌توانید از این‌جا بشنوید: https://telegram.me/MohsenRenani/4 ).

ظرف یک روز پس از انتشار یادداشت من با عنوان «برای حضرت نرگس»، پیام‌ها، ایمیل‌ها و تماس‌های بسیاری از ایران و هند و اروپا داشتم که برای کمک به نرگس اعلام آمادگی کردند. تماس سرکنسول ایران در حیدرآباد با من و با نرگس، در همان روز اول، موجب دلگرمی شد.
 در روز دوم (پریروز) سازمان ثبت احوال اصفهان و سپس دفتر نمایندگی وزارت خارجه در اصفهان با همکاری بی‌شائبه به سرعت اسناد هویتی نرگس را تایید و به هند ارسال کردند. همان روز پاسپورت ایرانی نرگس توسط سفارت ایران در دهلی صادر شد. یعنی دختری که از اسناد هویتی خود فقط یک کپی شناسنامه داشت، یک روزه پاسپورتش صادر شد. در همان روز سفیر محترم ایران در هند نیز با نرگس تلفنی صحبت کرد. همه این‌ها امید را به دل نرگس بازگرداند.
در این دو روز خبرنگارانی از سراسر دنیا تماس گرفتند تا خبر نرگس را پوشش دهند. جوانان ایرانی در تلگرام، اینستاگرام، و اینترنت صفحه های حمایت از نرگس را به راه انداختند و دانشجویانی از هند برای کمک به نرگس اعلام آمادگی کردند. یک گروه مستند ساز هم دارد بار می بندد که به هند برود و داستان نرگس، این الهه‌ی شفقت و راستی ایرانی را به صورت مستند بسازد.
اکنون که نرگس دارای پاسپورت ایرانی شده است سفارت ما می تواند رسما برای حمایت حقوقی از نرگس وارد شود. و امروز سرکنسول ارجمند ما در حیدرآباد خودش را همراه با یک خانم وکیل ورزیده ایرانی به «رایاگادا» رساند تا فردا در دادگاه حضور یابند و ناظر روند دادگاه باشند. یک فیلم بردار هم گرفته اند تا تحولات این روزها را ثبت کند.
توضیحات امیدوار کننده امشب جناب سرکنسول از وضعیت نرگس را می‌توانید در لینک زیر بشنوید:

https://telegram.me/MohsenRenani/12

نرگس نیز که این چند روز هر شب یک گزارش صوتی برای من فرستاده است، امشب بسیار امیدوارانه و شادمانه سخن گفت. صدای نرگس را در این جا بشنوید:
https://telegram.me/MohsenRenani/13

پیام کتبی امشب نرگس را نیز در کانال خودش در این‌جا ببنید:

https://telegram.me/helpnarges/31

اکنون یک کار باقی می ماند که امید ما را شدیدا بالا ببرد و این یک کار بر عهده ما بیکاران شبگرد تلگرامی است. آی حضرات تلگرامی، از امشب تا فردا صبح هر جور شده است به این صفحه بروید:

https://www.change.org/p/chief-minister-of-odisha-naveen-patnaik-foreigner-accused-of-murder-stop-this-inhumane-treatment-of-narges-k-ashtari?recruiter=597439661&utm_source=share_for_starters&utm_medium=copyLink

 و «طومار حمایت از نرگس» را امضا کنید. افزایش امضای این طومار، باعث می شود مقامات محلی هند متوجه حساسیت پرونده نرگس شوند و نگذارند روند دادگاه نرگس که تحت فشار قبایل و سران محلی است، به بیراهه برود.  (وقتی از تلگرام موبایل خود وارد این صفحه شدید، روی کلید قرمز رنگ پایین صفحه کلیک کنید، صفحه دیگری ظاهر می‌شود که باید نام، نام خانوادگی، نشانی ایمیل و نام شهر خود را در کادرهای مشخص شده وارد کنید و دوباره روی کلید قرمز رنگ پایین صفحه کلیک کنید و کار تمام است. بیش از یک دقیقه وقت شما را نمی‌گیرد. یادتان باشد، قرار ما پنجاه هزار امضا بوده است و اکنون فقط ۲۵ هزار امضا داریم).

نرگس دارد پاداش شفقت خالصانه خویش را می‌گیرد. در «خلوص نیت» نرگس همین بس که شش سال تمام صدها کودک نابینای هندی را تحت پوشش و حمایت خود قرار داده بود اما بسیاری از ایرانیان ساکن هند و حتی مقامات رسمی کشورمان در هند خبر نداشتند. عرفای ما گفته اند یکی از رازهای این عالم «صدق» ‌است، یعنی صدق در این عالم، گم نمی شود. هر نیکی صادقانه، حتما روزی دو صد چندان به تو بر خواهد گشت. حضرت سعدی می فرماید: تو نیکی می کن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز. بگذارید در این زمانه‌ی روی و ریا، نرگس را «الهه راستی» بنامیم. من با پدرش همکار و دانش‌آموز پدربزرگش بود‌ه‌ام. می دانم که لقمه‌های این خانواده پاک بوده است. دیشب که برای نرگس نوشتم که هر وقت مضطرب شد قران بخواند، برایم نوشت:‌ «هر شب قران می‌خوانم». گریه‌ام گرفت.
آی شب زنده داران این روزها. امشب برای نرگس دعا کنید. فردا روز سرنوشت سازی است.
محسن رنانی – ۱۵ مهر ۱۳۹۵
 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ

کانال تلگرامی رنانی:
https://telegram.me/joinchat/CnaZwjxLWp3MaLHg4kYHHQ
.

Help Narges, [06.10.16 23:37]
[Forwarded from Mohsen Renani / محسن رنانی]
[ Audio file : Mr. Nouriyan.ogg ]
توضیحات جناب نوریان، سرکنسول محترم جمهوری اسلامی ایران در حیدرآباد هند درباره دیدار امروز  (۱۵ مهر ۹۵) با نرگس در رایاگادا

Help Narges, [07.10.16 06:13]
[ Video file ]


Help Narges, [07.10.16 11:38]
❌توضیح مهم

سلام همراهان عزیز

خبردار شدم در بعضی صفحات اینستاگرام و یا تلگرام عنوان شده که امضا کردن طومار اینترنتی برای جلوگیری از حکم اعدام است!
دوستان عزیز تا الان هیچ حکمی صادر نشده و پرونده در مرحله تحقیقات است.

امضای طومار برای نشان دادن حساسیت عمومی نسبت به این پرونده است تا مقامات محلی شهر رایاگادا تصور نکنند می توانند بر اساس مناسبات قومی و به قصد اخاذی حقیقت را ذبح کنند. بدبختانه عدالت در این شهر معنی ندارد و همه چیز بر اساس روابط پیش می رود و امضاها به آنها گوشزد خواهد کرد که ده ها هزار نفر خارج از این شهر, این پرونده را دنبال می کنند.

ضمن تشکر فراوان از همه دوستان عزیزی که در روزهای اخیر با ایجاد صفحات مختلف سعی در حمایت از خواهر کوچک خود داشته اند به اطلاع می رسانم تنها وسیله ارتباطی من با شما از طریق همین کانال به آدرس @helpnarges می باشد.

دوستتان دارم ❤️

نرگس کلباسی اشتری
شانزدهم مهر. رایاگادا, هندوستان